ناگفتنی ها

یک مشت خاطره

ناگفتنی ها

یک مشت خاطره

بیا سربیزن دیگه وا

سلام خدمت همه ای خوانندگان عزیز و دوست داشتنی!

از اینکه در این موفق نشدم از وبلاگها و نوشته های تان سربیزنم و استفاده کنم معذورم .

خب همینکه که گفتند:

زندگی چیست خون دل خوردن     زیر دیوار آروز مردن

بدون دلیل نیست. راستش در این مدت بدترین فشار کاری را تجربه کردم چیزی که قبلا با آن مواجه نشده بودم. در مدت چند روز کلی لاغر شدم و وزنم را از دست دادم، جالب اینجاست که خوبترین دوستانم نیز ازم یک سر نمی زدند نمی دانم با اینگونه دوست ها چطوری رفتار کنم آخر تحمل جدایی شان را ندارم در هر صورت امیدوارم خودشان بفهمه و درک کنه به قول ملا ها  همین قدر هم کافیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد